من اگردیوانه ام
با زندگی بیگانه ام
مستم اگر یا گیج و سرگردان و مدهوشم
اگر بی صاحب و بی چیز و ناراحت
خراب اندر خراب و خانه بر دوشم
اگر فریاد منطق هیچ تأثیری ندارد
در دل تاریک و گنگ و لال و صاحب مرده ی گوشم
به مرگ مادرم : مردم
شما ای مردم عادی
که من احساس انسانی خودرا
بر سرشک ساده ی رنج فلاکت بارتان
بی شبهه مدیونم
میان موج وحشتناکی از بیداد این دنیا
در اعماق دل آغشته با خونم
هزار درد دارم
درد دارم
اشکها آهسته میلغزند بر رخسار زردم
آرزو دارم جایی روم که دیگر بر نگردم
روز و شبها رهسپار گشتند و افزودند دائم
شامها داغی به داغم روزها دردی به دردم
سلام
به به خوش اومدین
منتظر ادامه هستیم
موفق باشی
سلام
یکی از زیباترینهایی بود که سرانگشتانت بر جای گذاشتند ای دوست
برایت بهترینها را خواهانم
تنها یک راه به سوی بهشت وجود دارد که در زمین ان را عشق می نامند
در این یگانه ماه مرا فراموش مکن
التماس دعا
سلام .. خیلی قشنگه .. یا حق
* برای خلوص تنها اخلاص را باید *
«« بسی گفتند: ــ « دل از عشق برگیر!
که نیرنگ است و افسون است و جادوست! »
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهرست اما ... نوشداروست!
چه غم دارم که این زهر تب آلود
تنم را در جدایی میگدازد
از آن شادم که در هنگامه ی درد
غمی شیرین دلم را مینوازد.
اگر مرگم به نامردی نگیرد:
مرا مهر تو در دل جاودانیست
وگر عمرم به ناکامی سرآید
تو را دارم ... که مرگم زندگانی ست »»
.. با احترام ــ تکه ای از فریدون مشیری ..
خیلی وبت توپه راستی اگه دوست داری به وبلاگ من وام اس یه سربزن خیلی توپه
عشق یعنی گاهی به سختی ازکنار معشوق گذشتن نه به دستآوردنش درهرشرایطی